تولد دختر عمو
یه پست جا مونده از 23 خرداد:
تواد دو سالگیه دختر عمو تیاناز....
یه تولد کوچیک خانوادگی..
بچه ها خیلی خیلی بهشون خوش گذشت...
4 تا دختر عمو پسر عمو با انرژی ای فوق تصور بشر که شیطنت رو به حد اعلا رسوندن...و مامان باباهای بیچاره کاملا درمانده از کنترلشون.
کلا بچه های خانواده طاهری با هم بیفتن باید فاتحه خونه زندگیو اعصاب وروان رو خوند.
تیاناز.البرز.طاهر و نلی خانوم
سر اینکه دهن باب اسفنجی رو کی بخوره ..چشماشو کی بخوره کلی دعوا شد.اینجا هم کل کل کجاش مال منه اس.
وای الاهی مامانی فدات بشه عشقم.........
این سه چرخه هم کادو سانلی به دختر عمو تیاناز عسل.........
ادامه شیطنت از روی میز.....دیدن از پایین تسلط ندارن ..از روی میز ادامه دادن...کلا اون بالا تفریح میکردن.
بابا مهدی و پرنسسش....عاشقتونم
میگم سانلی بزرگ شدی میخوای چیکاره بشی ؟ هر بار یه چیزی میگه...تازگیها میگه میخواد پادشاه بشم..باربی هام هم بشن پرنسسهام
این عکس رو هم گذاشتم تا آبروی هر دوتون بره تا شما باشین ازین به بعد ،من میام عکس بندازم اینقدر اذیتم نکنین.
این کار همیشگیه پدر و دختره .....شده تفریحشون...باید هزار تا التماس کنم تا شکلک در نیارن...منم اینو میذارم تا تنبیه بشن..
خخخخخخخخخخخخخخ قیافه سانیو .....
خوب اینم از تولد.........
این پست ،صدمین پست وبلاگت بود عروسکم.........
من عاشق تک تک لحطات بزرگ شدنتم..عاشق تک تک نوشته هام که همشون از تو و به عشق تو بود.
خیلی خوشحالم که اینجا رو داشتم و دارم.و مینویسم از تو ،برای تو و بخاطر تو. البته اینجا همونقدر که برای تو هست برای منم هست.....دلم میگیره اگر بزرگ شی بخوام اینجا رو تحویل بدم به تو....
امروز هم سی دی وبلاگت رو بعد از این پست سفارش میدم........
عروسکم تو برای خود خوده خودمی .........میپرستمت
ا