بازی وبلاگی
سلام به تک تک دوستهای گلم.......
یه سلام مخصوص هم برای قطره جونم و سمانه جون مامان محمد رهام عسل که خیلی وقته منو به بازی دعوت کردن و من الان تونستم بنویسم. چون طی یه عملیات انتحاری لپ تاپم توسط سانلی و باباش با کمک گرفتن از یه سی دی ،داغون شده و هنوز در خدمات کامپیوتری بسر میبرد.
مرسی قطره جان و مرسی سمانه جون. چون از طرف هر دو دعوت شده بودم و سوالها با هم کمی متفاوت بود ، در نتیجه سوالها رو مخلوط کردم و انتخابی از هر دو نوشتم البته سعی کردم همه سوالها رو تقریبا جواب بدم...اگر زیاده شرمنده ......
بزرگترین ترس تو زندگی چیست؟ پیر شدن
اگر 24 ساعت نامریی میشدی چیکار میکردی؟ اونجاهایی که نباید برم میرفتم
اگر غول چراغ جادو توانایی براورده کردن یک ارزوی 5 تا 12 حرفی رو داشت ان ارزو چیست؟ فقط فقط فقط سلامتی
در پختن چه غذایی تبحر نداری؟ آش چون اصلا دوست ندارم.
اولین واکنشت موقع عصبانیت؟ داد وهوار
اگر قرار باشه با تونل زمان مسافرت کنی؟ حتما آینده
اگر قرار باشه از ایران بری کدوم کشور رو انتخاب میکنی؟ امریکا
سه خصوصیت بد اخلاقی؟ حساس بودن. زودرنج بودن. و ؟ سومیشو نمیدونم واقعا
یه اسم دیگه برای وبلاگت انتخاب کن؟ باربی جونم
اگر ماهی از سال بودم ؟ فروردین...همه جا تمیزه و پر از تعطیلیه...
اگر روزی از هفته بودم؟ چهارشنبه
اگر عدد بودم؟ ١٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠
اگر نوشیدنی بودم؟ شیر نسکافه-شربت لیمو پرتقال
اگر درخت بودم؟ یه درخت وسط جنگلهای شمال
اگر میوه بودم؟ آناناس
اگر گل بودم؟ مریم -یاس
اگر آب و هوا بودم؟ بهاری با نم بارون
اگر رنگ بودم؟ صورتی کمرنگ یا لیمویی
اگر صدا بودم؟ صدای سانلی...عروسکی ترین صدای دنیاس
اگر پرنده بودم؟ طوطی افریقایی
اگر فعل بودن؟ نشدن...پیر نشدن..مریض نشدن..عصبی نشدن و ناراحت نشدن............
اگر ساز بودم؟ یه گیتار کوک
اگر عضوی از بدن بودم؟ مغز
اگر بخشی از طبیعت بودم؟ یه جزیزه وسط دریا
اگر حس بودم؟ حس ناب عاشقی
و حالا ادامه بازی با:
بهاره مامان ونداد جون
مژگان مامان گلبرگ جون
راحله مامان احسان جون
مامان سونیا جون
و بقیه دوستهامممممم