سفر به همدان
تقریبا 1سال و 5-6 ماهه بودی که با باباجون و مامان زری رفتیم همدان.توی اردیبهشت همدان واقعا لذت بخشه .به همه خیلی خوش گذشت ولی مامانی یه کم غصه دار بود چون دختر عسل من عین 4 روزی که ما اونجا بودیم ناشتا بود.
توی جاده ای که به سمت همدان می رفت سر تا سر دشتهای پر از شقایق های وحشی بود .به قدری زیبا بود که عروسک مامان اینجوری مبهوت مونده وبسیار متفکرانه داره نگاه می کنه .قربون اون انگشتت برم که تو دهن خوشگلت جا مونده.
اینجا می خواستی گلها رو بکنی توی دهنت مامانی نذاشت گریه کردی اخه بعضی از گلهای وحشی سمی اند مامانی .اگر دختر قشنگم مریض می شد مامانی کلی غصه می خورد
اینجا غار علیصدر .یه بازارچه کوچولو دم در ورودی بود از اونجایی که شما دختر مامانی و مامان هم عاشق خرید کردن داری با دقت کامل cd انتخاب می کنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی