خیلی با مزه ای ها
میدونی اینا برای چی میخندند؟ همشون دارن به بامزه گی شما میخندند.دیشب مهمون داشتیم که همشون از اول تا اخر از دست تو دقیقا همین شکلی بودن.
بزار برات تعریف کنم که چقدر شیرین و دلچسب و دوست داشتنی شدی البته فقط برای مامان و بابات و صد البته برای مامان جون و بابا جون و خاله فهیمه و شوهرشو بچه هاشو ،دایی ها و عمو ها و کلیه کسانیکه می شناسنتو نمی شناسنت و......
دیروز خاله و مامان جون خونمون بودن عمو اصغر یعنی شوهر خاله گرام که سانلی بسیار به ایشون علاقه منده وقتی برای ناهار ظهر تشریف اوردن یه ریش به اصطلاح پرفسوری روی صورتشان خودنمایی میکرد که کاملا عادی و همیشه گی بود ولی بعد از دوش شبانه ایشون تصمیم به تغییر قیافه گرفتند و با قیافه ای کاملا متفاوت با ظهر به منزل ما تشریف فرما شدند .وای قیافه سانی تماشایی بود اینقدر عکس العملهای مختلفی از خودش نشون داد که همه مرده بودن از خنده.
اول که از راه رسید با یه حالت خیلی با مزه که دستشم به طرفش گرفته بود گفت ای بابا آقا اخه این چه قیافه ایه.بعد سر میز غذا تا نگاهش افتاد به عمو گفت فکر میکنم تو اصغر نیستی
وقتی هم که داشتن میرفتند وقتی داشت میبوسیدت گفتی عمو اصغر خیلی جذابشدیها.دیگه هممون مونده بودیم که این حرفها رو از کجا می اوردی میزدی خلاصه کلی همه رو خندوندی و سرگرم کردی .
الاهی مامانی فدای حرف زدنت بشه عروسک خوشگل من