وقتی سانلی کوچک بود.....
عزیز تر از جانم
یادم میماند که تو بزرگترین لطف خدا به منی
یادم میماند زمان انتظار حضورت را
یادم میماند حس زیبای مادر شدنم را
یادم میماند تمام اضطرابهای دوران جنینیت را
یادم میماند لحظه زیبای تولدت را
یادم میماند اولین نگاهت و اولین لبخندت را
یادم میماند شب زنده داریهایم را
یادم میماند تمام ندانم کاریهایم را در پروراندنت
یادم میماند شیرینیها و رفتار های کودکیت را
یادم میماند که چقدر دوستت داشتم و دوستت خواهم داشت
یادم میماند ،من با همه وجودم تو را یادم میماند
اونموقع و الان و بعدا و همیشه و همیشه عاشقت بودم و هستم و خواهم بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی